با توجه به اهمیت حمایت دولت در استقرار و ارتقای بخش
خصوصی کشور، در این مطلب وضعیت حمایتهای دولتی از
شرکتهای خصوصی بیوتکنولوژی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است:
بر اساس بررسی صورت گرفته، تاکنون حمایتهای
نسبی برای توسعه بخش خصوصی بیوتکنولوژی در کشور وجود داشته
است و برخی از شرکتهای مورد مطالعه در این تحقیق از حمایتهای مختلف
دولتی بهطور نسبی استفاده کردهاند، بر اساس اظهارات مدیران این واحدها، مهمترین
حمایتهای دولتی که در فعالیت آنها بیشترین تأثیر را داشته است، عبارتند از:
- متداولترین نوع حمایت دولتی که شرکتهای بیشتری از آن بهرهمند
شده بودند، اعطای وام بود.
- سایر حمایتهایی که بهصورت موردی از برخی شرکتها به عمل آمده عبارتند از: معافیتهای مالیاتی، خرید زمین به قیمت دولتی و کمکهای فنی و اطلاعاتی.
علیرغم وجود این حمایتهای نسبی، مشکلاتی نیز برای استفادة شرکتها از آنها وجود دارد که مهمترین این مشکلات به شرح زیر هستند:
- اغلب شرکتهای بیوتکنولوژی بهویژه شرکتهای نوپا قادر به پرداخت وثیقههای سنگین برای تضمین وامهای دریافتی نیستند و بعضاً عطای گرفتن وام را به لقای آن میبخشند. البته بوروکراسی اداری موجود در این مورد نیز مزید بر علت است.
- علیرغم اینکه در اغلب موارد، بازار محصولات بیوتکنولوژی این شرکتها، ب
ازاری دولتی است و دولت میتواند از این اهرم برای حمایت از
بخش خصوصی استفاده کند، اما بررسیها نشان داد که برنامة خاصی برای بهرهگیری از این اهرم پیشبینی نشده است. بهطوریکه، تقریباً یک ششم شرکتها از خریدهای دولتی راضی بودند، یک چهارم رضایت نسبی داشته و بیش از نیمی هم آن را ضعیف ارزیابی کردند. البته در یک مورد نیز مدیریت صحیح یکی از نهادهای دولتی در حمایت از یک شرکت نوپای بیوتکنولوژی که از همکاری دانشجویی نشأت گرفته بود، تأثیر زیادی در موفقیت شرکت مذکور داشت.
- ظاهراً قوانینی در ارتباط با معافیتهای مالیاتی و حمایتهای مالی از شرکتهای خصوصی بیوتکنولوژی وجود دارد، اما اکثریت قریب به اتفاق متولیان بخش خصوصی از وجود این قوانین و نحوة بهرهمندی از آنها اظهار بیاطلاعی میکنند. به عبارت دیگر، اطلاعرسانی مناسبی برای آشنایی شرکتها با قوانین و مقررات موجود در حوزة تخصصی آنها وجود ندارد.
- استانداردسازی محصولات مرتبط با بیوتکنولوژی یکی دیگر از حمایتهای دولتی است که متأسفانه با مشکلاتی همراه است. بعضاً محصولی تولید میشود اما مکانیسمهای استانداردسازی و کنترل کیفیت آن در کشور وجود ندارد، این موضوع باعث تأخیر در تجاریسازی محصول مربوطه و گاهاً ورود کالاهای رقیب و حذف محصول قدیمی میشود. بهعنوان مثال، نهاد استانداردسازی کیتهای تشخیصی در کشور، مدتها پس از تولید آن یکی از شرکتهای بیوتکنولوژی به وجود آمد.
- دولت باید از رقابت با بخش خصوصی بپرهیزد تا خود باعث تضعیف آن نشود. بهعنوان مثال در یک مورد، یکی از نهادهای دولتی تولیدکننده و از طرفی متولی استانداردسازی یک محصول بیوتکنولوژی است، بنابراین برای تأیید کیفیت محصولات مشابه که در بخش خصوصی تولید میشوند، رقبتی ندارد؛ چون این نهاد نیز تولیدکنندة آن محصول است.
- در حال حاضر، شرکتهای بیوتکنولوژی در زمرة صنایع شیمیایی و آلاینده طبقهبندی شدهاند که این موضوع مشکلات زیادی را برای آنها بهوجود آورده است. در این مورد، نهتنها دولت حامی بخش خصوصی نیست، بلکه عملاً مانع آن نیز شده است.
- فاصلة قانونی تأسیس شرکتهای بیوتکنولوژی از تهران، 120 کیلومتر تعیین شده است، لذا با توجه به دانشمحور بودن این تکنولوژی و به طبع آن نیاز به ارتباط تنگاتنگ شرکتها با متخصصان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی از یک سو و کمبود و تمرکز نیروهای متخصص مربوطه در تهران از سوی دیگر، دستیابی به این نیروها در فاصله مذکور عملاً غیرممکن است. این قانون باعث پراکندگی شرکتهای خصوصی بیوتکنولوژی در نقاط مختلف کشور نظیر کرج، قم، اصفهان، کیش و غیره شده است. در نتیجه امکان تعامل و همکاری مناسب بین شرکتها با یکدیگر و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی عملاً سلب شده است. این پراکندگی و عدم ارتباط باعث شده که تاکنون صنف یا مجمعی متشکل از شرکتهای خصوصی بیوتکنولوژی در کشور ایجاد نشود. در اینجا نیز دولت در جهت تضعیف بخش خصوصی بیوتکنولوژی فعالیت میکند تا حمایت از آن.
- فقدان یا کمبود ساختارهای حمایتی مانند انکوباتور، پارکفناوری و خوشة صنعتی در عرصة بیوتکنولوژی نیز بسیاری از فرصتهای بخش خصوصی بیوتکنولوژی را هدر میدهد. البته حرکتهایی برای ایجاد انکوباتور و پارک صورت گرفته که هنوز نوپا و تعداد آنها نیز کم است. ضمناً عدم وجود خوشههای صنعتی بیوتکنولوژی باعث شده تا هر شرکت بهطور مستقل هزینههای سنگین تأمین نیازهای اولیه خود مثل آب، برق، گاز، جاده و غیره را بپردازد. نقش دولت در ایجاد این بسترها انکارناپذیر و بلکه حیاتی است.